527. ازدواج موقّت از نظر اسلام چه حكمی دارد؟
ج. جايز، بلكه مستحبّ است.
جواز مطلق ازدواج موقّت
528. آيا براى مردى كه همسر دايم دارد، ازدواج موقّت جايز است؟
ج. جايز است.
اگر پدر اجازهى ازدواج با كفو را ندهد
529. اگر پدر تا بيست يا سى سال دختر خود را تزويج نكند و دختر هم بخواهد با كفو شرعى خود صيغه كند، آيا اذن پدر لازم است يا خير؟
ج. با فرض آن كه دختر رشيده و عاقله است و زوجى را كه براى خود در نظر گرفته كفو او مىباشد و با اجتماع تمام شرايط، پدر از اذن امتناع نمايد، اعتبار اذن پدر ساقط مىشود و در هر حال رعايت احترام پدر و استيذان از او بشود خصوصا در عقد انقطاعى، واللّه العالم.
صيغه دختر بدون اذن پدر
530. آيا دختر باكرهاى را كه بالغ و عاقل و رشيده است، بىاذن پدر او مىتوان متعه كرد؟
ج. بنابر احتياط، تكليفا بايد از پدر يا جدّ پدرى خود اجازه بگيرد، چون تكوينا مفسده دارد.
اجازه پدر در دختر غيرباكره
531. زنى كه در اثر زنا يا پريدن، بكارتش از بين رفته باشد، آيا براى ازدواج موقّت اجازه گرفتن از پدرش لازم است يا خير؟
ج. اگر بكارتش به جماع از بين رفته، نياز به اجازه ندارد.
عقد موقت دوشيزه بدون اطلاع دادن به خانوادهاش
532. آيا صيغه خواندن براى دختر باكره بدون اطلاع خانوادهاش صحيح است؟ صحبت كردن آنها با همديگر چه حكمی دارد؟
ج. بايد احتياطا با اجازهى پدر دختر باشد و صحبت كردن بدون اجرا عقدى مثل صحبت كردن با نامحرمهاى ديگر است.
زايل شدن بكارت با غير جماع
533. آيا ازدواج موقت با دخترى كه بكارتش از راه غير شوهر كردن از بين رفته است، نياز به اذن پدر دارد؟
ج. اگر به غير جماع زايل شده، باز هم نياز به اذن پدر دارد، بنابر احتياط ذكر شده.
اعتماد به گفته دختر در عقد موقت
534. در عقد موقت آيا به صرف گفتهى دختر كه «پدر او راضى است»، نيازى به گرفتن پاسخ پدر هست يا خير؟
ج. ظنّ به صدق او باشد، كفايت مىكند.
صيغه جهت رابطه شغلى
535. اگر در ازدواج موقت با دختر باكره بالغه و رشيده، ـ كه فقط به منظور رابطهى متعارف شغلى و... باشد، نه مسايل زناشويى ـ ، آيا اجازه ولىّ او شرط است؟
ج. در لزوم اجازه به نحوى كه ذكر شد، فرقى نمىكند.
صيغه براى فرار از گناه
536. دخترى بالغ ـ كه قبلاً توسّط زنا ازالهى بكارت شده است و خانوادهى او مطّلع نمىباشند ـ تمايل به متعه با مرد مسلمانى را دارد. لكن حاضر به مطّلع كردن خانواده نيست و مرد مُصرّ به اذن از ولى است و از طرفى احتمال دارد كه در پنهانى به زنا بيفتد. آيا بدون اذن، عقد موقّت وى جايز است؟
ج. در اين فرض جايز است.
تخلف از اذن پدر در ازدواج دايم
537. پدر به دختر اذن ازدواج دايم داده، آيا مىتواند عقد انقطاعى كند؟
ج. تكليفا بنابر احوط، جايز نيست و وضعا صحيح است.
ازدواج با كسى كه پدرش فوت كرده است
538. اگر پدر دختر باكرهاى فوت كرده باشد، مىتوان او را صيغه نمود؟
ج. اگر جدّ پدرى ندارد، جايز است.
ازدواج موقت و رابطهى آن با نظام اجتماعى
539. آيا ازدواج موقت مرد به نفع جامعه است يا باعث متلاشى شدن جامعه مىگردد؟
ج. به نفع جامعه است.
عدم ذكر مدّت و مهر در عقد موقّت با فرض دخول
540. عقد موقّتى واقع شده است كه به جهت جهل به مسأله يا فراموشى، مدّت و مهر را مشخّص نكردهاند و جماع واقع شده است، حكم قضيه چيست؟
ج. حكم زنا را ندارد و اگر قصد مطلق نكاح را داشتهاند، منقلب به عقد دايم و مهرالمثل مىشود.
عدم زوال محرميّت با مادر زن بعد از پايان مدّت عقد
541. خانمی دختر نابالغ خويش را براى مدّت دو روز براى مردى صيغه مىخواند. آيا بعد از اتمام زمان صيغه به طور دايمی براى اين خانم محرم است يا خير؟
ج. بله محرم است، اگر با اذن ولىّ شرعى او بوده است و احوط اين است كه مدّتى پس از بلوغ را هم جزو زمان عقد قرار دهند هر چند بعدا زوج ابرا كند و آن زمان را ببخشد.
ازدواج موقت پسر و دختر با انگيزههاى مختلف
542. اگر پسر و دخترى بخواهند از طريق ازدواج موقّت با همديگر رابطهى شرعى داشته باشند، در صورتهاى زير چه شرايطى معتبر است؟
1) اگر رابطه صرفا رابطهى متعارف شغلى يا تحصيلى باشد؟
2) اگر رابطه صرفا به خاطر استمتاع، جنسى بدون دخول باشد؟
3) اگر رابطه به خاطر آميزش جنسى (دخول) باشد؟
ج. در تمام صور جايز است، ولكن در باكره با اجازهى پدر احتياطا.
عقد موقّت براى محرميّت
543. اگر شخصى دختربچّهى خود را كه قابل تمتّع نيست، به مدّت كوتاهى به منظور محرم شدن مادر آن بچّه به داماد، به عقد انقطاعى وى درآورد، آيا مادر آن بچّه به آن شخص محرم مىشود؟
ج. بله، محرم مىشود؛ هر چند احتياط اين است كه مقدارى بعد از بلوغ را هم داخل كند، هر چند بعدا شوهر بقيه مدت را ابرا كند.
شرايط ازدواج موقت
544. ازدواج موقت چه شرايطى دارد؟ آيا برقرارى رابطه با نامحرم به اين نيّت كه در آينده با هم ازدواج كنيم جايز است؟
ج. بايد در ازدواج موقت مهر و مدت معين شود و بنابر احتياط با اجازهى پدر دختر صيغهى صحيح خوانده شود، و رابطه با نامحرم حرام است.
ازدواج موقت و ضرر به دختر
545. آيا ازدواج موقت كه موجب از بين رفتن بكارت مىشود، به ضرر دختر نيست؟
ج. امكان دارد.
نفقه زن در ازدواج موقت
546. آيا در ازدواج موقت نفقه زن بر مرد واجب است؟
ج. خير، واجب نيست.
تفاوت عقد موقت و زنا
547. فرق صيغه عقد موقت و زنا چيست و آيا مرد خودش مىتواند عقد را جارى كند؟
ج. عقد موقت مثل دايم مشروع و مشروط به شرايط است و مرد هم مىتواند صيغهى صحيح را جارى كند و هم چنين زن نيز مىتواند صيغه را خود جارى نمايد.
حرمت مادر زن بر داماد در عقد موقت
548. آيا در ازدواج موقت نيز مادر زن بر داماد حرمت دايمی پيدا مىكند؟
ج. بله.
وكيل گرفتن جهت اجراى صيغه عقد
549. حكم وكيل گرفتن و خواندن صيغه در عقد موقت چيست؟
ج. به ذيل مسألهى 1883 رساله رجوع شود.
حقوق همسران در ازدواج موقت
550. زن و مردى كه صيغه شدهاند، چه حقوقى نسبت به هم دارند؟
ج. مرد حق استمتاع و زن حق مهر دارد.
سهو در مهريّهى عقد موقّت
551. فردى قبل از ازدواج دايم، ازدواج موقّت كرده است و توافقى كه روى مهريّه عقد دايم شده بود را سهوا مهريّه عقد موقّت قرار دادهاند، تكليف چيست؟
ج. احتياط در اين است كه شوهر مدت عقد موقت را ببخشد و زن هم او را از مهر ابرا كند و باز عقد موقّت را تجديد كنند.
بذل مدت ولىّ يا قيّم صغير
552. در عقد موقّتِ صغير، آيا ولىّ يا قيّم وى مىتواند بذل مدّت به زوجه نمايد؟
ج. ولىّ يا قيّم با اذن حاكم مىتواند با گرفتن مالى از زوجه كه به نفع صغير است، بذل مدت نمايد و احتياط در موارد امكان صبر ـ مثل نزديك بودن زمان بلوغ ـ ترك نشود.
شرط نفقه در ازدواج موقت
553. در عقد ازدواج موقّت، آيا شرط نفقه نافذ است؟
ج. اگر شرط اعطاى مقدار نفقه باشد، ظاهرا آن شرط الزامآور است، اگرچه تخلّف آن موجب خيار در عقد نكاح نيست.
اختلاف زوجه با زوج و عاقد در دايم يا موقّت بودن عقد
554. بين زوجين اختلاف شده و زوجه مىگويد عقد، دايم بوده و زوج و عاقد مىگويد موقّت بوده است. قول كدام يك مقدّم است؟
ج. ظاهرا قول زوج و عاقد مقدم است؛ زيرا آنها منكر علقهى زوجيّت پس از مدت هستند و زوجه مدّعى آن است كه اگر زوجه بيّنه اقامه نكند، منكر حلف مىكند. گرچه احتياط در اين است كه زوج پس از انقضاى مدّتى كه قايل است، طلاق را اجرا كند.
اجراى عقد موقت بدون حضور شاهد
555. آيا انسان بدون وجود شاهدى مىتواند صيغه عقد موقت را بخواند؟ در صورت مواجه شدن با نيروهاى انتظمی چگونه بايد جواب دهد؟
ج. بدون شاهد هم مىتوانند عقد بخوانند و قول آنها هم به خواندن عقد، قابل قبول است.
كمترين و بيشترين زمان ازدواج موقت
556. كمترين و بيشترين زمان ازدواج موقت چه قدر است؟
ج. مقدار، منوط به رضايت طرفين است و فرقى بين اين كه زمان آن بلند يا كوتاه باشد نيست؛ پس در طرف طول زمانى كه مظنون است عدم بقا تا آن زمان تا به سفاهت نرسد، و در طرف كوتاهى، به لحظه معيّن با قابليت استمتاع؛ اگرچه به غير جماع باشد در آن زمان كافى است.
تمديد عقد موقت
557. در عقد موقت اگر هنوز مدت تمام نشده باشد مىتوان مدت را تمديد كرد، يا اين كه آن را به عقد دايم تبديل كرد؟
ج. قبل از پايان مدت يا بخشيدن بقيه مدت، عقد دايم يا موقت باطل است. (جهت اطلاع بيشتر به مسألهى 1904 رساله رجوع شود.)
بطلان عقد موقّت با عدم تعيين مهر و تحقّق وطى به شبهه
558. مردى زنى را به اين صورت فريب داده كه به او گفته من تو را به نكاح دايم خود درمىآورم، ولى شرط نكاح دايم اين است كه اوّل تو را به عقد موقّت درآورم. او را بدون تعيين مهر به عقد موقّت درآورده، با رضايت زن، و پس از آن، از او ازالهى بكارت كرده و مبلغى را به او داده و او را رها كرده است. آيا اين عقد صحيح است؟ حكم قضيه را بيان فرماييد.
ج. چون مهر را در عقد موقت تعيين نكرده، آن عقد باطل بوده است. اگر مرد دانسته اين كار را كرده، اين وطى از طرف او زنا است، ولى چون زن اين را نمىدانسته از طرف او وطى به شبهه بوده و در وطى به شبهه چه از طرف زن به تنهايى يا از طرف هر دو باشد، زن استحقاق مهرالمثل را دارد و چون ازالهى بكارت شده، استحقاق مهرالمثل باكره را دارد و ارشالبكارة هم در همان مهر تداخل مىكند.
حكم عدم ذكر مدّت در عقد موقّت
559. اگر در ازدواج موقت از روى فراموشى و يا به علت جهل نسبت به مسأله، ذكر مدّت انجام نشود، حكم آن چيست؟
ج. آن نكاح باطل است، ولى اگر قصد عاقد به قصد اصل نكاح منحل شود و قصد متعه از باب تعدّد مقصود باشد، عقد منقلب به دايم مىشود، به خلاف وحدت مقصود؛ و در موردى كه تحليل قصد واضح نيست، احتياط در اين است كه اگر راضى به دوام باشند، عقد را تجديد كنند و اگر راضى به آن نباشند، طلاق دهند.
عدّهى متعه
560. عدّهى زنى كه حيض مىشود ـ در ازدواج موقت ـ دو حيض است. حال اگر زن بعد از انقضاى مدت بلافاصله حيض شود و پس از انقضاى حيض و پاك شدن و فاصله شدن كمترين زمان پاكى كه 10 روز است با خوردن قرص حيض شود ـ كه مجموع مدّت عدّه مثلاً 20 روز مىشود ـ آيا مىتواند شوهر كند؟
ج. ظاهرا مىتواند.
متعه در عدّهى رجعيّه
561. در عدّهى رجعيّه فردى عيال قبلى خود را متعه مىكند. آيا متعه صحيح است؟ و آيا عمل او رجوع محسوب مىشود؟
ج. متعه لغو است، ولى رجوع محسوب مىشود، ظاهرا.
مجهول بودن زمان متعه
562. اگر در عقد متعه مدّت ذكر شود ولى مجهول باشد، مثل بازگشت فلان مسافر از سفر، آيا متعه باطل است يا به دايم منقلب مىشود؟
ج. ظاهرا متعه باطل است.
اعتبار قول زن در يائسگى و بيوه بودن خود
563. اينجانب تصميم به ازدواج موقّت با زن يائسهاى دارم. اگر از وى سؤال كنم كه يائسه هستى و در جواب بگويد آرى، هم چنين اگر سؤال شود كه شوهر دارد يا نه، بگويد شوهر ندارم، آيا قول او شرعا حجّت است و من مىتوانم با او ازدواج كنم؟
ج. اگر بر كذب او يقين نداريد، ادّعاى او در اين كه خليّه است و مىتواند شوهر كند قابل اعتماد است و اگر متّهمه است، بهتر است مراعات احتياط شود.
564. دخترى 24 ساله هستم. حدود 6 سال پيش در حالى كه باكره بودم، به صيغهى موقّت مردى درآمدم و اكنون بعد از 6 سال احتمال 99% مىدهم كه نه مهريّه تعيين شده بود و نه مدّت عقد مشخص گرديده بود و اكنون هم هيچ دسترسى به آن مرد ندارم. تكليف بنده چيست؟ آيا بنده به عقد دايم ايشان درآمدهام يا اين كه عقد باطل بوده و اكنون مىتوانم ازدواج كنم؟
ج. اگر عقد دايم بوده و مهر قرار داده نشده، به مهرالمثل برمىگردد و اگر عقد موقّت بوده و مهر قرار داده نشده، عقد باطل است و اگر عقد موقّت بوده و زمان ذكر نشده، در صورتى كه قصد خصوص عقد موقت ـ به طورى كه بر عقد دايم اصلاً راضى نباشد ـ نشده، به دايم منقلب مىشود.
ازدواج موقّت 99 ساله
565. آيا ازدواج موقّت 99 ساله صحيح است و آيا حكم عقد دايم را پيدا مىكند؟
ج. تا هر مقدارى كه به سفاهت نرسد، ازدواج موقّت صحيح است.
جهل به تعيين زمان و مهر در عقد
566. اگر بدون علم به لزوم تعيين مهر و زمان در ازدواج موقت، زن و مردى ازدواج كنند و فرزندى حاصل شود، بعد به لزوم تعيين پى ببرند، آيا ازدواج آنها حرام بوده و بچه آنها حلالزاده نمىباشد؟
ج. اگر منقلب به ازدواج دايم نشده باشد، وطى به شبهه و آن فرزند، فرزند شبهه و حلال زاده است.
اجبار مرد بر بخشش مدت عقد
567. در ازدواج موقت، در شرايطى كه زن در عسر و حرج واقع شود، آيا اجبار مرد بر بذل مدت باقى مانده صحيح مىباشد؟
ج. خير، مگر از جانب حاكم شرع جامع شرايط باشد.
چگونگى ازدواج موقت با زنان غير مسلمان
568. آيا نحوه ازدواج موقت با زن مسلمان و غير مسلمان متفاوت است؟ اگر زن و مرد از دو جاى متفاوت و با زبان مختلف باشند، نحوه جارى ساختن صيغه موقت چگونه است؟
ج. نحوهى ازدواج تفاوت ندارد و در اجراى صيغه، بايد هر كدام بفهمد كه عقد ازدواج را اجرا مىكند.
عقد موقت با اهل كتاب بدون مهريه
569. ازدواج موقت با زنان اهل كتاب كه بدون مهريه، راضى به اين ازدواج باشند صحيح است؟
ج. بايد مهر معيّن داشته باشد.
ازدواج موقّت با زوج مدّعىِ اسلام و انكشاف زرتشتى بودن وى
570. مردى است زرتشتى به زن مسلمانى مراجعه و خود را مسلمان و پيرو شريعت مقدّس اسلام معرّفى مىكند. مطابق موازين شرع اسلام، نزد عاقد مسلمان و واجد شرايط با انعقاد عقد ازدواج به طريقهى اسلمی و به صورت موقت آن زن را تزويج و در سند نكاحيّه رسمی ، مذهب خود را مسلمان اعلام مىدارد. بعدا معلوم مىگردد كه او مجوسى است، حاصل اين ازدواج دو فرزند است. حكم ازدواج فوق چيست؟ آيا اين مرد و دو نفر فرزندان مذكور مسلمان شناخته مىشوند؟ زوجه مذكوره چه وظيفهاى دارد؟
ج. طريقى براى صحّت نكاح زن مسلمان با مرد غير مسلمان حتى در عقد موقت نيست، اگرچه كتابى يا مجوس باشد. پس با تفحّص از حال فعلى و سابق، اگر اسلام مرد احراز شد كه ملتزم به لوازم اسلام و ايمان است و در حال عقد اين چنين بوده است، يا آنكه امارهى معتبر بر اسلام و ايمان آن وقت به دست آمد كه احكام اسلام بار مىشود؛ و در غير اين صورت نسبت اولاد به مادر صحيح است و آنها تابع مادر ـ كه اشرف است در اسلام ـ مىباشند و جدايى مادر از زوج لازم و متعيّن مىگردد و عدّهى وطى به شبهه بر مادرى كه ندانسته بوده، ثابت است.
ازدواج موقّت با زن مجوسى
571. آيا ازدواج موقّت با زن مجوسى جايز است يا نه؟
ج. محلّ تأمّل است. پس بايد احتياطا ترك شود.
عقد موقّت اهل كتاب توسط مرد مسلمانى كه همسر مسلمان دارد
572. آيا مرد مسلمانى كه همسر مسلمان دارد، مىتواند زن اهل كتاب را به عقد موقّت خود درآورد؟
ج. مىتواند با آنان به صورت عقد موقت ازدواج كند.
عقد موقت زنان فاحشه
573. آيا فواحش را مىتوان عقد موقّت كرد؟
ج. بله، مىشود، هر چند خلاف استحباب است.
به عقد درآوردن زنان خيابانى
574. متعه نمودن زنان بدكاره چه حكمی دارد؟ و بايد شرايط ازدواج موقت از نظر عده و... رعايت شود يا نه؟
ج. متعه كردن آنها قبل از توبهى شان، كراهت دارد و بايد تمام شرايط ازدواج موقت رعايت شود.
عدم لزوم فحص از عدهى زن
575. مردى زنى را به عقد موقّت خود درمىآورد. در بين مباشرت با آن زن شكّ مىكند كه آيا او از زنانى است كه زياد صيغه مىشود و عدّه نگه نمىدارد يا نه؟، آيا تحقيق واجب است؟
ج. واجب نيست.
ثبت ازدواج موقت
576. آيا در ازدواج موقت نيازى به ثبت آن در محضر رسمی مىباشد؟
ج. شرعا لازم نيست.
صيغه زن بدون اجازه از همسر
577. اگر مردى به همسرش دسترسى نداشته باشد، آيا بدون اجازه او مىتواند زنى را صيغه كند؟
ج. بله، مىتواند.
ازدواج موقت مرد با داشتن همسر دايم
578. آيا مرد با داشتن همسر دايم، مىتواند ازدواج موقت كند؟ رضايت و اجازه همسر دايمی او چه نقشى دارد؟
ج. مىتواند و نيازى به اجازهى همسر دايمی ندارد.
ازدواج موقت براى كسى كه طواف نساء را انجام نداده است
579. كسى كه طواف نساء و نماز آن را به جا نياورده، آيا مىتواند ازدواج موقت كند؟
ج. خير، نمىتواند.
فرزند حاصل از ازدواج موقت
580. فرزندى كه از ازدواج موقت متولد مىشود مربوط به پدر است يا مادر؟
ج. مربوط به هر دو است.
581. آيا اين مطلب صحيح است كه مسؤوليت طفل حاصل از نزديكى در زمان ازدواج موقت با مرد نمىباشد؟
ج. خير، صحيح نيست.
زنا در ايام عقد موقت
582. در ازدواجهاى وقت، كه گاهى شوهر براى مدتى طولانى مفقود مىشود، اگر زن در اين مدت مرتكب زنا شود، آيا بر شوهرش حرام ابدى مىشود؟
ج. خير، حرام نمىشود.
فريب مرد در ازدواج
583. زنانى كه شناخته شده هستند كه فقط براى گرفتن مهريه ازدواج مىكنند و بعد از گرفتن آن از شوهر جدا مىشوند، اگر كسى عالم يا جاهل به اين موضوع با آنها ازدواج كند و اين بلا بر سر او آيد، آيا مىتواند از دادن مهريه خوددارى كند يا خير؟
ج. خير، بايد مهريه را بدهد؛ ولى در موقت تا مدت تمام نشده، حق استمتاع دارد و در دايم، طلاق به دست شوهر است و اگر ادعاى تدليس در بين است، به حاكم شرع مراجعه مىشود.
انكار طفل در عقد موقت
584. شخصى زن جوانى را متعه كرده و با اقرار خود مواقعه نيز انجام شده و زن مزبور پس از آن حامله شده است و طفل را به مرد متمتّع نسبت مىدهد ولى مرد منكر الحاق ولد به خود مىباشد. آيا قسم به نفى ولد از طرف مرد در اين صورت مشروعيّت دارد؟
ج. اگر معلوم نباشد كه به مجرد احتمال يا گمان نفى كرده، به نفى ولدِ شوهر، ولد منتفى مىشود ظاهرا، اگرچه نفى براى او بدون علم تكليفا جايز نيست؛ اگرچه عزل نمايد يا ظنّ به انتفا داشته باشد يا زن را متهمه بداند، و على اى حال در عقد انقطاعى لعان نيست.
نفى فرزند در ازدواج موقت
585. فرزندى كه در ازدواج موقت حاصل مىشود، اگر زن آن را به مرد نسبت دهد، مرد مىتواند آن را از خود نفى كند؟ اگر اقرار به مباشرت داشته باشد، نفى ولد چه حكمی دارد؟
ج. خير، اگر علم به نفى ندارد نمىتواند نفى ولد كند و با علامات مفيدهى ظن به انتفا، محكوم به لحوق است به واسطهى فراش، و در صورت نفى زوج، ولد بدون لعان از او منتفى است.
عدم اطلاع از وضعيت شوهر در عقد موقت
586. تكليف زنانى كه براى چند سال به ازدواج موقت مردى در مىآيند؛ ولى بعد از مدتى ديگر، از آن مرد خبرى نمىشود، چه مىباشد؟
ج. بايد صبر كنند تا مدت عقدشان تمام شود.
اطاعت زن از مرد در عقد موقت
587. در ازدواج موقت، حدود اطاعت زن از شوهر، شامل چه مواردى مىباشد؟
ج. در استمتاعات بايد تمكين كند.
تبديل عقد موقّت به دايم
588. هر گاه زنى را يك ساله متعه كرده پس از شش ماه مىخواهد او را به عقد دايم درآورد، وظيفه چيست؟
ج. آن شش ماه ديگر را ببخشد، بعد او را عقد كند.
بخشش نصف مدّت
589. در عقد موقّت، شوهر نصف مدّت را مىبخشد. آيا مهر هم تقسيط مىشود يا همهى مهريه را بايد بپردازد؟
ج. اگر قبل از دخول باشد، نصف مهر و اگر بعد از دخول باشد، تمام مهر را بايد بپردازد.
منبع: سایت ایت الله بهجت
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.